امام حسین (عليه السلام) : ای پسر آدم همانا تو مانند روزگاری ، هر روزی که بر تو بگذرد قسمتی از عمرت کاسته و کم میگردد.  ارشاد القلوب جلد 1 صفحه98

همیشه غـم نصیبی بی یـار و بی حبیبی

الهی من برات بمیـرم تو خونتم غـریبی

امشبی که تو تنهایی شاهـد غم زهـرایی

کسی نمی دونه چـرا آروم نداری

کسی نمی دونه چـرا ابر بهـاری

کسی نمی دونه چـرا تو بی قراری

بی قـراری بی قـراری

کسی نمی دونه مـدینه چی کشیدی

کسی نمی دونه چقدر طعنـه شنیدی

کسی نمی دونه تو کوچـه ها چی دیدی

بگو چی دیدی بگو چی دیدی

غـریب مـادر حسن ...

همیشه غـم نصیبی بی یـار و بی حبیبی

الهی من برات بمیـرم تو خونتم غـریبی

روضـه های تو غمناکه قلب مـادرت صد چاکه

تو میری و خواهـر تو داره می میره

غریبونـه حسینشو بغـل می گیره

آخه شنیده تابوت تو غـرق تیره

داره می میـره داره می میـره

غـریب حسن حسن حسن ...

همیشه غـم نصیبی بی یـار و بی حبیبی

الهی من بمیـرم تو خونتم غـریبی

از غمت حسین دل خونـه

چشـم قـاسمت گریونه

از غمت حسین دل خونـه

چشم قـاسمت پر خونه

رفتن تو دست بنی هـاشمو بسته

تو میری و دل ابوفاضل شکسته

آخه چرا کفن تو به خون نشستـه

هستی من توئی ای امید دل تشنه کامان

ای چراغ ره کاروان غمین و پریشان

بعد تو ای گل باغ سر سبز قران و ایمان

من کدامین گل ببویم

ای انیس دل زینب و محرم قلب خسته

تار وپود صبوری طفلان تشنه گسسته

بی تو هرچه غم و غصه در وسعت دل نشسته

سوز دل را به که گویم

غربت و خار زار و بیابان و خورشید سوزان

بگذرد ناقه از ساحل قتل گاه عزیزان

روبرویم تن پاک تو غرقه در خون و عریان

ای امید و آرزویم

ای فروغ رخت جلوه گاه جمال الهی

خون تو بر درستی راه تو دارد گواهی

عاشقان را همیشه تو همراهی و جان پناهی

گوشه چشمی کن بسویم

-----

من به محمل تو از اوج نیزه  نمایی نگاهم

بشنوی شیون کودکان و غم و سوز آهم

می شوی مشعل دل فروزی در این کوره راهم

لحظه ای کن گفت و گویم

-----

داغ تو بشکند قامت آسمان و زمان را

دود آهم سیه می کند روزگار جهان را

می درد پرده ی قدرت و شوکت ظالمان را

ای تمام آبرویم

من به قربان آن حنجر تشنه کام بریده

من فدای شهیدی که چون او کسی غم ندیده

آن شهیدی که از شرق گودال خونین دمیده

رهنورد راه اویم

دل شکستـه دل شکستـه

غـریب حسن حسن حسن ...

کـربلایی حمیـدرضـاعلیـمی

شعر محرم

داستانهایی در رابطه با واقعه کربلا

حتما بخونید